کسی که درباره حماسه ملی ایران تحقیق میکند، باید با جزئیات مطالب شاهنامه، تاریخ و زمینه فرهنگی پیدایش آن و ویژگیهای اخلاقی و روحی سراینده این حماسه بزرگ تا حدّ مقدور آشنایی داشته و از همه مهمتر، منصف باشد و شاهنامه را وسیله کوبیدن ایران و ایرانیان و آب به آسیاب دشمن ریختن قرار ندهد.
برخی از افراد، شاهنامه و شاهنامهپژوهی را حربهای برای بیان گرایشهای اسلامستیزانه خود قرار دادهاند در حالی که فردوسی شیعة معتقدی بود که برای اعتقاداتش هزینه سنگینی پرداخت و انصاف نیست اثری را که این شیعة سختکوش برای آفرینش آن 30 سال زحمت کشید و در پیری به تنگدستی افتاد، وسیلة اسلامستیزی و دشمنی با شیعه قرار داد. در واقع محققی که شاهنامه را وسیله تبلیغات نژادی و اسلامستیزی قرار میدهد، یا در کار خودش اهمال کرده یا پیام آن را درست نفهمیده است.
امروزه که کشور ما مورد هجوم پیدا و پنهان دشمنان این مرز و بوم است، شاهنامهپژوهی از اهمیت ویژهای برخوردارست زیرا شاهنامه به ما ایراندوستی و حمایت از این آب و خاک را یاد میدهد نه همکاری تبلیغاتی با دشمنان این آب و خاک را! دستگاههای عریض و طویل تبلیغاتیِ بدخواهان این آب و خاک 24ساعته مشغول ایرانکوبی هستند و ما ایرانیان نباید به بهانههای واهی از قبیل مسائل کودکانة نژادی که گهگاه در کارهای محققین ما دیده میشود، با آنها همصدا شویم.
یکی از بزرگترین و زیباترین بخشهای شاهنامه، ابیات مربوط به قتل سیاوش به دست افراسیاب و کینخواهی ایرانیان از تورانیان است. در این داستان پهلوانان ایران به خونخواهی از سیاوش که ناجوانمردانه توسط تورانیان کشته شده، خاک توران را زیر و زبر میکنند و کیخسرو به کین سیاوش، افراسیاب را میکشد. در جایی از این داستان رستم در سوگ سیاوش میگوید:
کنون من دل و مغز تا زندهام/ برین کینه از آتش آگندهام
همه جنگ با چشم گریان کنم/ جهان چون دل خویش بریان کنم
در جهان امروز نیز دانشمندان هستهای ما که به دست عوامل دشمن به شهادت رسیدهاند، شهدا و جانبازان جنگ تحمیلی 8 ساله، شهدای مدافع حرم و همه سربازان مدافع این آب و خاک، سیاوشهای ما هستند. کین اینها را باید کشید. یکی با قلم این کار را میکند، یکی با اسلحه و دیگری با وسایل دیگر. یکی از مهمترین پیامهای شاهنامه این است که خون مظلوم نباید هدر برود. شاهنامهپژوه علاوه بر تبیین مطالب اخلاقی شاهنامه، این قضایا را هم باید برای خوانندگان اثرش روشن کند.
نظر شما